لقمۀ خرد، مقابل لقمۀ بزرگ. لقمه ای که بزودی و بآسانی خورده شود. لقمه ای که تیز و تند جویده و بلعیده شود. مثال: دیو یک تن آدمی را چپه لقمۀ خود کند، یعنی چون لقمۀ خرد بدهان برد و ببلعد
لقمۀ خرد، مقابل لقمۀ بزرگ. لقمه ای که بزودی و بآسانی خورده شود. لقمه ای که تیز و تند جویده و بلعیده شود. مثال: دیو یک تن آدمی را چپه لقمۀ خود کند، یعنی چون لقمۀ خرد بدهان برد و ببلعد